نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بجنورد.

چکیده

حقوق انتخاباتی نوعی حق سیاسی است که از منظر برخی مفسران باید امتیاز انحصاری شهروندان یک کشور باشد. بااین‌حال، جوامع دموکراتیک امروز میزبان جمعیت زیادی از بیگانگان (خارجی‌ها) هستند که اغلب منافع مشترک زیادی با شهروندان کشور میزبان دارند تا با شهروندان کشورهای موطن خود؛ بنابراین تعجب‌آور نیست که در دوره‌های اخیر دولت‌ها به رعایت حقوق انتخاباتی برای بیگانگان رسیده‌اند. این مقاله به روشی توصیفی - تحلیلی به بررسی روند اعطای حقوق انتخاباتی به بیگانگان در کشور میزبان پرداخته است. نتایج این مطالعه نشانگر آن است که گرچه امروزه در بسیاری از کشورها اعطای این حقوق به وضعیت شهروندی وابسته نیست. بااین‌حال، دامنه این حقوق و شرایطی که باید توسط بیگانگان برآورده شود، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در ایران حق رأی یا کاندیداتوری بیگانگان در هیچ‌یک از انتخابات محلی و ملی مورد توجه قرارنگرفته است. مهاجرپذیر بودن ایران و به‌ویژه حضور گسترده مهاجران افغان که در بخش‌های مختلف اقتصادی مشغول به فعالیت می‌باشند، مستلزم وضع قوانین خاص برای اعطای حقوق انتخاباتی به بیگانگان حداقل در سطح محلی است تا امکان اثرگذاری و ترغیب بیشتر مهاجران به اطاعت از قوانین موجود را تقویت نماید.

تازه های تحقیق

مهاجرت پدیده جدیدی نیست. تنها در عصر ماست که چالش مهاجرت در عصر دموکراسی ایده‌های سنتی را در مورد چگونگی ارتباط شهروندی، اقامت و حقوق انتخاباتی به‌طور کامل تضعیف کرده است. نگرش پذیرش یا عدم پذیرش حقوق انتخاباتی توسط کشورها برای بیگانگانی که شهروند آن کشورها نیستند از رویکردها به مسئله مهاجرت و بیگانگان و همچنین سنت فعالیت‌های سیاسی در هر کشور نشئت می‌گیرد. گرچه دلایل متعددی به نفع اعطای این حقوق به شهروندان خارجی وجود دارد. در حال حاضر، هیچ سند بین‌المللی الزام‌آور عمومی وجود ندارد که حق اتباع خارجی را برای اعمال آن در کشور محل اقامت خود تبیین کند و کشورهای میزبان را ملزم به تضمین چنین حقی کند. بنابراین، موضوع اعطای حقوق انتخاباتی به بیگانگان - و درنهایت، دامنه این حق و شرایط آن - همچنان به‌عنوان یک موضوع قانون داخلی باید مورد توجه قرار گیرد. بر این مبنا کشورهای مختلف، رویکردهای مختلفی را اتخاذ کرده‌اند. دسته اول، از کشورها اساساً از اعطای حقوق انتخاباتی به بیگانگان در هر سطح و مقیاسی خودداری می‌کنند؛ دسته دوم، صرفاً به اعطای حقوق انتخاباتی در سطح محلی یا منطقه‌ای می‌پردازند؛ در همین دسته برخی تنها حق رأی دادن را می‌پذیرند برخی دیگر هر دو وجه رأی دادن و انتخاب شدن را مورد توجه قرار می‌دهند. در دسته سوم، اما کشورهایی قرار دارند که فراتر از اعطای حقوق انتخاباتی در سطح محلی، حق رأی غیراتباع در سطح ملی را می‌پذیرند و در معدود مواردی حق غیرشهروند را به انتخاب شدن در سطح ملی نیز تسری می‌دهند. در بررسی دو دسته اخیر آشکار است که حقوق انتخاباتی در سطح محلی در اغلب کشورها یک قاعده و پذیرش همین حقوق در سطح ملی یک استثناست. همچنین در کشورهایی که اعطای این حقوق را موردتوجه قرار داده‌اند، شرایط دسترسی به این حقوق بسیار متنوع است. در نظر گرفتن حداقل مدت اقامت، لزوم ثبت‌نام به‌عنوان متقاضی رأی دادن، طی شرایط ویژه ثبت‌نام برای کاندیدای انتخابات، اصل رفتار متقابل و حتی در نظر گرفتن نوع ویژه‌ای از اقامت عمده‌ترین شروط تحدیدکننده واجدین بهره‌مندی از این حقوق است.

ایران اما در شمار کشورهای دسته اول است. تأکید صریح قانون‌گذار بر شرط تابعیت در هر دو وجه انتخاب کردن و انتخاب شدن نشان از تصلب دیدگاه وی در خصوص اعطای حقوق انتخاباتی به بیگانگان دارد. به‌ویژه اینکه در تصدی برخی مناصب حتی نفس تابعیت را کافی ندانسته و با تأکید بر لزوم داشتن تابعیت اصلی، راه را بر هرگونه اعطای این حق به دارندگان تابعیت اکتسابی و به‌طریق‌اولی، بیگانگان بسته است.

گرچه مطالعات نظام‌مندی در مورد رابطه بین حقوق انتخاباتی غیرشهروندان و شمول اجتماعی و سیاسی مهاجران عمدتاً وجود ندارد؛ اما شواهد نشان می‌دهد سیاست‌های دموکراتیک معاصر به گسترش حقوق انتخاباتی بیگانگان در انواع مختلف انتخابات و در سطوح مختلف حکومت نظر دارد. در کشورهایی که از پذیرش این حقوق اجتناب کرده‌اند اصلاح قوانین انتخاباتی با توجه به دو نکته ضروریست. نخست، اینکه حق مشارکت سیاسی ازجمله حقوق انتخاباتی از حقوق اساسی بشر است، بنابراین باید تا حد امکان از وجود و تحقق آن اطمینان حاصل شود؛ دوم، صرف‌نظر از انتخابات ملی، مناسب است مشارکت سیاسی مهاجران در انتخابات محلی تقویت شود. چراکه این انتخابات فرصتی برای اجرای اصل تعیین سرنوشت بیگانگان مقیم است. باید تا حد امکان به این اصل اساسی دموکراسی توجه شود که دولت باید بر اساس رضایت حکومت شوندگان باشد. ازآنجاکه بیگانگان مقیم به‌ویژه در عرصه عمومی و اجتماعی ملزم به تبعیت از قواعد کشور محل اقامت خود می‌باشند، در برابر تکالیفی که دارند استحقاق بهره‌مندی از حقوق را نیز دارند.

 

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of the Electoral Rights of Foreigners in the Light of International Documents and Domestic Laws (with a look at Iranian law)

نویسنده [English]

  • Zahra Ameri

Assistant Professor, Department of Law, Faculty of Humanities, University of Bojnord.

چکیده [English]

Electoral rights are a kind of political right that, from the point of view of some commentators, should be the exclusive privilege of the citizens of a country. However, today's democratic societies host a large population of aliens (foreigners) who often have more common interests with the citizens of the host country than with the citizens of their home countries; therefore, it is not surprising that in recent times, governments have reached the observance of electoral rights for foreigners. This article has considered the process of granting electoral rights to foreigners in the host country in a descriptive-analytical way. The results of this study show that although today the granting of these rights is not dependent on citizenship status in many countries, the scope of these rights and the conditions that must be met by foreigners are different from one country to another. In Iran, the right to vote or the candidacy of foreigners has not been considered in any of the local and national elections. Immigrant being acceptance in Iran and especially the large presence of Afghan immigrants who are active in various economic sectors requires the enactment of special laws to grant electoral rights to foreigners at least at the local level in order to strengthen the possibility of influencing and encouraging more immigrants to obey the existing laws.

کلیدواژه‌ها [English]

  • elections
  • election rights
  • foreigners
  • voting
  • candidacy
اسدی پور، احسان؛ وثوقی فرد، بابک؛ نامدارپوربنگر، مصطفی؛ (1397). «بررسی حقوق مهاجرین در حقوق داخلی ایران»، کنفرانس ملی اندیشه‌های نوین و خلاق در مدیریت، حسابداری، مطالعات حقوقی و اجتماعی.
توحیدی، احمدرضا؛ کوشش کار، ریحانه؛ (1396). «حق اتباع خارجی درزمینه تملک اموال در ایران با نگاهی به نظام حقوقی ترکیه»، مطالعات حقوق تطبیقی 8، ش (2).
عباسی، بیژن؛ جعفری، مصطفی؛ (1390). «بررسی تطبیقی شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب شوندگان در نظام‌های انتخاباتی مجالس ایران و مالزی»، حقوق تطبیقی 2، ش (2).
مرادی، خدیجه؛ خدایی، میلاد؛ (1395). «تحلیل وضعیت حقوق خصوصی اتباع خارجی در ایران»، مطالعات بین‌المللی پلیس 6، ش (26).
Ahokas, L. (2010). Promoting immigrants' democratic participation and integration, Finland: EPACE theme publication https: //ec.europa.eu/migrantintegration/sites/default/files/2011-04/docl_19984_14684396.pdf
Arrighi, J. T. (2014). Access to electoral rights, France.  https://cadmus.eui.eu/bitstream/handle/1814/31855/141-F- FRACIT.pdf?sequence=1&isAllowed=y
Arrighi, J. T. et. al., (2013). Franchise and electoral participation of third country citizens residing in EU and of EU citizens residing in third countries, European Parliament. http: //www.europarl.europa.eu/studies
Barker, F. & McMillan, K. (2016). Access to electoral rights.New Zealand. https: //cadmus.eui.eu/bitstream/handle/1814/42884/EUDO_CIT_ER_2016_05.pdf
Baubock, R. (2005). Expansive Citizenship: Voting beyond Territory and Membership.Political Science and Politics, Vol. 38(4), 683-687
Beckman, L. (2006). Citizenship and Voting Rights: Should Resident Aliens Vote. Citizenship Studies.10(2),153–165
Benhabib, S. (2004). The Rights of Others: Aliens, Residents, and Citizens.England: Cambridge University Press
Blais, A. et. al. (2001). Deciding who has the right to vote: a comparative analysis of election laws. Electoral Studies 20 (1), 41-62
Carens, J. H. (2002). Citizenship and Civil Society: What Rights for Residents?” in “Randall Hansen, and Patrick Weil,Dual Nationality,Social Rights and Federal Citizenship in the U.S. and Europe,New York, Oxford: Berghahn Books: 100-118.
Earnest, D. C. (2003). Noncitizen Voting Rights: A Survey of an Emerging Democratic Norm,annual convention of the American Political Science Association, Philadelphia, Pennsylvania, August 28-31
Engdahl, M. et. al. (2018). The role of local voting rights for foreign citizens – a catalyst for integration. Working Paper, No. 2018: 3, Institute for Evaluation of Labour Market and Education Policy (IFAU), Uppsala. https: //www.econstor.eu/bitstream/10419/201441/1/1019837934.pdf
European Union Agency for Asylum (2022). Iran - Situation of Afghan Refugees. Luxembourg: Publications Office of the EuropeanUnion.https: //euaa.europa.eu/sites/default/files/publications/202301/2023_01_COI_Report_Iran_Afghans_Refugees_EN.pdf
Fierro, C. N. (2014), Electoral Studies in Compared International Perspective, Mexico City: Instituto Nacional Electoral. https: //www.undp.org/publications/electoral-studies-compared-international-perspective
Groenendijk, K. (2008). Local voting rights for non- Nationals in Europe: what we know and what we need to learn.Washington DC: Migration Policy Institute
Harper-Ho, V. (2000) “Noncitizen Voting Rights: The History, the Law and Current Prospects for Change, Law & Inequality: A Journal of Theory and Practice. 18 (2), 271–322.
Honohan, I. (2011), Should Irish Emigrants have Votes?’ External Voting in Ireland. Irish Political Studies. 26 (4), 545-561
Jaaskelainen, A. (2020). the Finnish Election System Overview. Finland: Publication of the Ministry of Justice
Juberías, C. F., & Alonso, P. T. (2008), Extending Voting Rights to Foreigners: Reinforcing Equality or Reinventing Citizenship, Cuadernos Constitucionales de la Catedra Fadrique Furió Ceriol 62/63,157-186
Kazaz, J. (2018). Report on Political Participation of Mobile EU Citizens: Slovakia. Italy: European University Institute
Kondo, A. (2001). Citizenship in a Global World: Comparing Citizenship Rights for Aliens.New York: Palgrave publishers ltd
Lappin, R. (2016). The Right to Vote for Non-Resident Citizens in Europe. International & Comparative Law Quarterly 65(4),859-894
LEE, J-W (2011), Political Participation of Immigrants in Korea. National Election Commission, Republic of Korea. https: //aceproject.org/ero-en/regions/asia/KR/political-participation-of-immigrants-in-korea/view
Łodzinski, S. Pudzianowska, D. Szaranowicz-Kusz, M. (2014). Voting rights for foreigners –for or against. Warsaw: International Organisation for Migration (IOM)
Margheritis, A. (2015). Report on Citizenship Law: Uruguay. https: //core.ac.uk/download/pdf/45685708.pdf
O’Dowd,J& Coutts, S (2014).Access to Electoral Rights Ireland.https: //cadmus.eui.eu/bitstream/handle/1814/32731/142-IRL-FRACIT.pdf?sequence=1&isAllowed=y
Orr, G. (2017). Access to electoral rights: Australia
Pedroza, L. (2013). Access to electoral rights: Germany.
Schmid, S. D., Piccoli, L., Arrighi, J‑T (2019). Non‑universal suffrage: measuring electoral inclusion in contemporary democracies.European Political Science 18: 695–713
Stern, J. & Valchars, G. (2013). Access to electoral rights: Austria. https: //cadmus.eui.eu/bitstream/handle/1814/29803/ER_2013_11-Austria-FRACIT.pdf?sequence=1&isAllowed=y
Szabolcs, P. (2014), “Four patterns of Non-resident Voting Rights”, Ethnopolitics 12(2),122–140.
The Gallup Organization (2010), Electoral rights of EU citizens, Flash Eurobarometer 292, Hungary, published by European Commission
Vintila, D., Lafleur, J-M, Nikolic, L. (2018). Report on Political Participation of Mobile EU Citizens: Belgium. https: //cadmus.eui.eu/bitstream/handle/1814/72559/RSCAS_GLOBALCIT_PP_2021_05.pdf?sequence=1&isAllowed=y
Waldrauch, H. (2003). Electoral rights for foreign nationals: a comparative overview of regulations in 36 countries.Paper presented to conference entitled, The Challenges of Immigration and Integration in the European Union and Australia, 18-20 February 2003, University of Sydney, National Europe Centre Paper No. 73
Wienen, J. (2018). Voting rights at local level as an element of successful long-term integration of migrants and IDPs in Europe’s municipalities and regions, Report CG35(2018)17final, Netherlands.