نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری حقوق بینالملل عمومی، پسادکتری دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2 استادیار گروه حقوق بینالملل عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران.
چکیده
تازه های تحقیق
به نظر چنین میرسد رهیافت هوش مصنوعی از بعد فلسفی از نشانه گرایی به سوی عقلگرایی و درنهایت عینیگرایی پوزیتیویسم سوق یافته است و همانطور که اواسط قرن بیستم رشد چشمگیر فناوری این مفروض را پدید آورد که اندکاندک هوش مصنوعی به مسئلهای تبدیل میگردد که باب بحثهای فلسفی و حقوقی را بروی خود میگشاید. بهطور کلی سه قرائت یا رهیافت فلسفی مورد بحث افتوخیزهایی را به دنبال داشته که تلقی خاص ذهن انسان و رابطه آن با هوش فناوری نوین را که مسبوق به نشانه گرایی در احراز ذوات اشیا بوده و مفاهمه نشانهها را صرفاً توجیهپذیر مینمود به سوی عقل محوری دیدگاه فلسفی و شناخت گرایی معرفت ذهن انسان پیش برد. این امر تا جایی مناط اعتبار است که تکامل مشترک انسان و فناوری را بدون غلبه یکی بر دیگری حادث نماید و چالشهای اخلاقی ظهور فناوریهای نوین را تحت کنترل مؤثر بشر قرار دهد. در این میان تنظیمگری مقررات از طریق دولتهای تنظیمگر میتواند از نقض حقوق بشر بنیادین در برابر آماج مخاطرات حقوق مصنوعی محافظت نماید تکلیف دولتها به تدوین برنامههای ملی توسعه هوش مصنوعی میتواند تحولآفرینی فناوری را با فراهم نمودن دانش و زیرساختهای دانش فنی، اجتماعی، اخلاقی و حقوقی با افزایش ترویج آگاهی از کارکردهای هوش مصنوعی فراهم آورند و زمینههای خطرات بالقوه این پتانسیل علم و فناوری را به حداقل ممکن رسانند و خلط اخلاق و فلسفه با حقوق را میسر بدارند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
It is highly believed that often the addition of philosophy to a science is the analytical and rational meaning of that science. The combination of philosophy and law promises the science of law. Philosophy, as the mother of science, enriches the intellectual foundations and basis of the scientific field. In this comparative study, there are three philosophical critical views regarding the law of modern technologies and the certain realities of contemporary society, as follows: 1) Technology as an independent force that meets the requirements of society determines 2) technology as a human construct that can be shaped by human values, and 3) a common evolutionary perspective on technology and society that accelerates emerging realities and values; the comparative analysis of these three perspectives is vividly discussed in this article. It is placed and it is argued that all three of the mentioned cases still have a great impact on technological changes and how they affect the society. This is also true for artificial intelligence.
کلیدواژهها [English]