تاریخ‌بودگی قانون اساسی‌گرایی و اصول هنجاری ناظر بر آن از منظر چارلز هاوارد مک‌ایلوین با تمرکز بر اثر قانون اساسی‌گرایی عصر باستان و دوران مدرن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد حقوق عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

2 دانشجوی دکتری حقوق عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

10.22091/cpl.2025.12771.1054

چکیده

قانون اساسی‌گرایی به دلیل ابهام ذاتی و تعابیر متعدد، موضوعی پیچیده است که در دهه 1930 میلادی بحران‌های مرتبط با آن، لزوم درکی دقیق‌تر را آشکار ساخت. این مقاله با هدف کاوش در مراحل تاریخی توسعه قانون اساسی‌گرایی از منظر چارلز هاوارد مک‌ایلوین، پژوهشگر برجسته علوم سیاسی و استنباط اصول هنجاری از دیدگاه او، به دنبال ارائه درکی صحیح از مفهوم «قانون اساسی» و یافتن راه‌حلی برای چالش‌های آن است. این پژوهش با رویکرد توصیفی‌تحلیلی، ابتدا به تحلیل مفهوم قانون اساسی‌گرایی از دیدگاه‌های متفاوت پرداخته؛ سپس مراحل تحول آن را از منظر مک‌ایلوین در کتاب «قانون اساسی‌گرایی: عصر باستان و دوران مدرن» تشریح می‌کند و درنهایت، اصول هنجاری استخراج‌ شده از این نگرش را تبیین می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که مک‌ایلوین قانون اساسی‌گرایی را فرآیندی تاریخی و تکاملی می‌داند که از دل کنش و واکنش با رویدادهای اجتماعی و مبارزه‌های تاریخی شکل گرفته است. وی با بررسی این روند مستمر از یونان و روم باستان تا دوران مدرن، به استخراج اصولی چون حکومت قانون، تمایز حقوق عمومی و خصوصی، نقش محوری بازبینی قضایی و اهمیت مسئولیت سیاسی دست می‌یابد. درحالی‌که قانون اساسی‌گرایی باستانی در یونان با چالش‌هایی نظیر عدم ارائه راه‌حل غیر از انقلاب در برابر نقض قانون مواجه بود، قانون اساسی‌گرایی رومی با تمایز میان قانون اساسی و عادی و تفکیک حقوق عمومی و خصوصی، این کاستی‌ها را برطرف کرده و مبنایی برای استقلال قضایی فراهم آورد. نتیجه‌گیری کلیدی این است که درک دقیق مفهوم قانون اساسی‌گرایی از منظر تاریخی مک‌ایلوین و استخراج اصول هنجاری آن، ابزاری ارزشمند برای تحلیل و مواجهه با بحث‌های نظری در حوزه دادرسی و تفسیر قانون اساسی به شمار می‌رود و برای پژوهشگران این عرصه بسیار سودمند است.

تازه های تحقیق

نگرش‌های گوناگون به مقولهٔ قانون اساسی‌گرایی، برداشت‌های متنوعی از این مفهوم به دست داده است که گاهی متضاد و متقابل می‌نمایند. برای نمونه، مارتین لاگلین اساساً قانون اساسی‌گرایی باستانی را انکار کرده و آن را پدیده‌ای کاملاً مدرن می‌داند، درحالی‌که مک‌ایلوین، تاریخ قانون اساسی‌گرایی را پیوسته و ممتد تلقی کرده و قانون اساسی‌گرایی مدرن را نتیجهٔ تکامل تدریجی قانون اساسی‌گرایی باستانی می‌شمارد. از دیدگاه مک‌ایلوین، ارزش‌های قانون اساسی‌گرایی در تاریخ حقوقی و سیاسی بریتانیا به اوج تجلی رسیده است، اما لاگلین معتقد است بریتانیا به دلیل نداشتن قانون اساسی مکتوب، هرگز طرفدار «ایدئولوژی» قانون اساسی‌گرایی نبوده است. باوجوداین اختلافات، ویژگی‌های مشترکی در تعابیر مختلف قانون اساسی‌گرایی وجود دارد. مهم‌ترین آن‌ها، نقش قوهٔ قضایی به‌عنوان حافظ حقوق و آزادی‌های اساسی افراد در برابر اعمال حکومت است. هرچند حتی در این ویژگی مورد توافق نیز، لاگلین با «برتری قضایی» مخالف است و آن را تضعیف‌کنندهٔ رویه‌های دموکراتیک می‌داند. اما مک‌ایلوین، این برتری قضایی را همراه با اصلاح تفکیک کارکردی قوا و سازوکارهای نظارتی مرتبط، از دستاوردهای مهم تاریخی قانون اساسی‌گرایی می‌شمارد.

در مواجهه با ابهام و تشتت نظری در مفهوم قانون اساسی‌گرایی، به ویژه در بحبوحه بحران‌های سیاسی و اقتصادی دههٔ 1930، چارلز هاوارد مک‌ایلوین با ارائه نگرشی ریشه‌ای و تاریخی، پاسخی منسجم به پرسش از ماهیت و اصول هنجاری این مفهوم ارائه می‌دهد. در تحلیل تطبیقی، درحالی‌که والدرون قانون اساسی‌گرایی را یک «نظریه» و لاگلین آن را یک «ایدئولوژی» می‌پندارند که هر یک با الزامات خاص خود همراهند، مک‌ایلوین با جسارت آن را نه محصول اندیشه‌ای انتزاعی یا نظامی اعتقادی صلب، بلکه خود یک «تاریخ» می‌نامد. این بینش، فهمی عمیق‌تر از ماهیت قانون اساسی‌گرایی به دست می‌دهد؛ به این معنا که قانون اساسی‌گرایی ماهیتی پویا و در حال تکامل دارد که در گذر زمان و از دل مبارزات مداوم بشر برای محدود کردن قدرت خودسرانه شکل گرفته است.

مک‌ایلوین با کاوش در این تاریخ پیوسته از تجربیات یونان و روم باستان در محدود کردن حکومت تا مبارزات قرون‌وسطی برای حاکمیت قانون و توسعه بازبینی قضایی در دوران مدرن، نه‌تنها به درک چیستی قانون اساسی‌گرایی نائل می‌شود، بلکه به‌طور مستقیم به چگونگی استخراج اصول هنجاری پاسخ می‌دهد. از منظر او، این اصول نه صرفاً گزاره‌های فلسفی، بلکه درس‌های عملی و «آزموده شده»ای هستند که از تجربه تاریخی مقاومت در برابر اراده خودسرانه حاکمان برآمده‌اند. اصول کلیدی نظیر برتری حکومت قانون بر حکومت اراده، ضرورت تأسیس آگاهانه قانون اساسی، تمایز میان حقوق عمومی و خصوصی و نقش حیاتی بازبینی قضایی در تضمین انطباق اعمال حکومت با قانون اساسی، همگی از دل این سیر تاریخی استنباط می‌شوند.

مک‌ایلوین، نقش مبارزات مردمی، انقلاب‌ها و جنگ‌ها را در تکامل قانون اساسی‌گرایی، فراتر از اندیشه‌های متفکران کلیدی می‌داند. نگرش او به قانون اساسی‌گرایی به مثابه «تاریخ» نشان می‌دهد که پدیده‌ها را نمی‌توان از ریشه‌های وجودی‌شان جدا کرد و یک مفهوم عمیق در تجربهٔ بشری را صرفاً محصول اندیشهٔ معدودی از متفکران دانست. در دوره‌ای که کتاب «قانون اساسی‌گرایی: دوران باستان و عصر مدرن» نگاشته می‌شد، گرایش به حکومت قانون در برخی مناطق زیر سؤال رفته بود و حکومت خودسرانه مطلوب‌تر جلوه می‌نمود. در چنین فضایی، مک‌ایلوین با بازگشت به تاریخ باستان، از یونان تا روم، تجربهٔ تاریخی بشر را بازگو می‌کند. او این مسیر را در قالب مراحلی پیوسته شرح داده و پس از بررسی تلاش‌های قرون‌وسطی برای محدود کردن قدرت حاکمان، ویژگی‌هایی از دوران مدرن بریتانیا را استخراج می‌کند که به نظر او برای حل مسائل امروز نیز مفید هستند.

مک‌ایلوین از دل این روند تاریخی، اصول هنجاری را استنباط می‌کند که برای هر قانون اساسی راستین ضروری و حداقلی است. این اصول می‌توانند راهنمای دادرسان اساسی در تفسیر اصول قانون اساسی باشند. یکی از مهم‌ترین این اصول، رعایت حقوق و آزادی‌های بنیادین فردی است. مک‌ایلوین با تفکیک این حقوق به حقوق مربوط به شخصیت (مانند حق دفاع متهم) و حقوق دیگر (مانند حق مالکیت)، دادرسان اساسی را هدایت می‌کند که در صورت تعارض حقوقی با حقوق دسته اول، هیچ مصلحتی نباید مانع حمایت مطلق و بی‌قیدوشرط از آن‌ها شود. اما در مورد حقوقی مانند مالکیت و آزادی قرارداد، رعایت مصلحت اجتماعی قابل قبول است و نباید قانون اساسی را در این موارد با تفسیری محافظه‌کارانه محدود کرد. مک‌ایلوین قانون اساسی‌گرایی را تاریخی پیوسته و در حال تکامل می‌داند، زیرا خاصیت «تاریخ» بودن آن ایجاب می‌کند که با نیازهای زمان و مسائل جدید، ویژگی‌های نو و کارآمدی بیابد.

بنابراین، دیدگاه تاریخی مک‌ایلوین، با تمرکز بر محدودیت اراده خودسرانه، چارچوبی مستحکم برای مواجهه با بحران‌هایی چون ظهور توتالیتاریسم و چالش‌های قدرت دولت در دههٔ 1930 ارائه می‌دهد. او با تأکید بر اینکه مشکلات ناشی از دولت‌های مداخله‌گر، نه ضعف ذاتی قانون اساسی‌گرایی، بلکه نتیجه به‌کارگیری مکانیسم‌های کم‌تجربه و تفسیر ناصواب از تفکیک قوا است، راه را برای اصلاح و تقویت رویه‌هایی باز می‌کند که ریشه در سنت‌های پایدار و آزموده شده دارند. این اصول هنجاری، به‌عنوان راهنمای عمل دادرسان اساسی، تضمین‌کننده حقوق بنیادین افراد در برابر هرگونه سوءاستفاده از قدرت هستند و تمایز میان حقوق مطلق شخصیت و حقوق نسبی‌تر مانند مالکیت، انعطاف‌پذیری لازم را برای سازگاری با مقتضیات زمان، بدون خدشه به بنیادهای قانون اساسی‌گرایی، فراهم می‌آورد. به‌این‌ترتیب، مک‌ایلوین با ارائه قانون اساسی‌گرایی به مثابه یک «سنّت زنده»، نه‌تنها گذشته را برای فهم حال روشن می‌کند، بلکه رهنمودی برای آینده در مواجهه با چالش‌های همیشگی قدرت و آزادی به دست می‌دهد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Historicity of Constitutionalism and Its Normative Principles from the Perspective of Charles Howard McIlwain, with a Focus on the Constitutionalism: Ancient and Modern

نویسندگان [English]

  • Seyyed Mojtaba Vaezi 1
  • Seyyed Hossein Sharifi 2
1 Professor of Public Law, Faculty of Law and Political Science, University of Shiraz, Shiraz, Iran.
2 Ph.D. Student of Public Law, Faculty of Law and Political Science, University of Shiraz, Shiraz, Iran.
چکیده [English]

Constitutionalism is a complex subject due to its inherent ambiguity and multiple interpretations, and the crises associated with it in the 1930s highlighted the need for a more precise understanding. This article aims to explore the historical development of constitutionalism from the perspective of Charles Howard McIlwain, a prominent scholar of political science, and to infer the normative principles from his viewpoint. The goal is to provide a correct understanding of the concept of "constitutionalism" and to find a solution for its challenges. Using a descriptive-analytical approach, this research first analyzes the concept of constitutionalism from different perspectives. It then describes the stages of its evolution through McIlwain's work, "Constitutionalism: Ancient and Modern, " and finally, it explains the normative principles extracted from this perspective.The findings show that McIlwain considers constitutionalism to be a historical and evolutionary process that has been shaped by the interactions with social events and historical struggles. By examining this continuous process from ancient Greece and Rome to the modern era, he extracts principles such as the rule of law, the distinction between public and private rights, the central role of judicial review, and the importance of political responsibility. While ancient constitutionalism in Greece faced challenges such as the lack of a solution other than revolution in response to the violation of law, Roman constitutionalism addressed these shortcomings by distinguishing between constitutional and ordinary law and separating public and private rights, thus providing a basis for judicial independence. The key conclusion is that a precise understanding of constitutionalism from McIlwain’s historical perspective and the extraction of its normative principles serve as a valuable tool for analyzing and addressing theoretical debates in the fields of constitutional adjudication and interpretation, and is very beneficial for researchers in this area.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Constitutional Adjudication
  • Constitution
  • Constitutionalism
  • Normative Constitutionalism
  • McIlwain
تقی زاده، جواد (1386). «مسئله اساسی‌سازی نظم حقوقی». پژوهش‌های حقوقی، دوره 6، شماره ۱۱.
خالقی، علی و غفاری الهی کاشانی، نجمه (1401). «قانون اساسی‌گرایی در دادرسی کیفری». فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران، دوره 52، شماره ۲.
راسخ، محمد. لاگلین، مارتین (1386). «نظریه مشروطه [درآمدی بر مبانی حقوقی عمومی]». مجلس و راهبرد، دوره 56.
قاضی، ابوالفضل (1376). بایسته‌های حقوق اساسی. تهران: نشر میزان.
مولائی، آیت؛ بنده علی، فرشید و موسوی، سید علی (1403). «تحدید قدرت یا مهار خودسری هیئت حاکمه جستاری در نحوه اِعمال حاکمیت دولت در دو نظام حقوقی فرانسه و آمریکا». حقوق عمومی تطبیقی، دوره ۱، شماره ۳.
واعظی، سید مجتبی (1399). مفهوم اداره و مدل‌های آن. پژوهشنامه حقوق تطبیقی، دوره ۴۷، شماره ۱.
واعظی، سید مجتبی (1402). «قانون اساسی مدرن و الزامات مفهومی آن در رویکردی تطبیقی». پژوهشنامه حقوق تطبیقی، دوره ۷، شماره ۱.
Reference
Amar, A. R. (2006). America's Constitution, Written and Unwritten. Syracuse L. Rev., 57, 267.
Barnett, R. E. (2014). Restoring the lost constitution: The presumption of liberty. Princeton University Press.
Belz, H. (1972). Changing conceptions of constitutionalism in the era of World War II and the Cold War. The journal of American history, 59(3), 640-669.
Coker, F. W. (1933). The Growth of Political Thought in the West: From the Greeks to the End of the Middle Ages. By Charles Howard McIlwain. (New York: The Macmillan Company. 1932. Pp. vii, 417.). American Political Science Review, 27(1), 116–118.
Connor, G. E., & Hammons, C. W. (Eds.). (2008). The Constitutionalism of American States (Vol. 1). University of Missouri Press.
Dworkin, R. (1999). Freedom's law: the moral reading of the American Constitution. OUP Oxford.
Eisgruber, C. L. 2001. Constitutional Self-Government. Princeton, NJ: Princeton University Press.
Gould, J. S. (2022). Puzzles of Progressive Constitutionalism. HARVARD LAW REVIEW.
Kellerhoff, S. F. (2023). The Reichstag Fire: The Case Against the Nazi Conspiracy. Greenhill Books.
Khaleghi, Ali. Ghaffari Elahi Kashani, Najmeh. (2022). Constitutionalism in Criminal Justice. Journal of Public Law Studies, University of Tehran, 52(2), 789-809. (In persian).
Kumm, M. (2018). On the history and theory of global constitutionalism. In Global Constitutionalism from European and East Asian Perspectives (pp. 168-199). Cambridge: Cambridge University Press.
Kumm, M. (2022). Global Constitutionalism: History, Theory and Contemporary Challenges. Revista Direito e Práxis, 13, 2732-2773.
Locke, J. (2021). Second treatise of government. Phoemixx Classics Ebooks.
Loughlin, M. (2022). Against constitutionalism. Harvard University Press.
McIlwain, C. H. (1910). The High Court of Parliament and Its Supremacy: an historical essay on the boundaries between legislation and adjudication in England.
McIlwain, C. H. (2005). Constitutionalism: ancient and modern. The Lawbook Exchange, Ltd..
McIlwain, C.H. (1932). The Growth of Political Thought in the West: from the Greeks to the End of the Middle Ages.
McIlwain, C.H. (1939). Constitutionalism and the Changing World: Collected Papers
Mulaee, A., bandehali, F., & Mousavi, S. A. (2024). Limiting the Power or Restraining the Arbitrariness of the Governing Body A study How Government Sovereignty is Exercised in the French and American Legal Systems. Journal of Comparative Public Law, 1(3), 119-141. (In persian).
Qazi, Abolfazl. (1997). Essentials of Constitutional Law. Tehran: Mizan Publishing. (In persian).
Rasekh, Mohammad. Loughlin, Martin (2007). The Theory of Constitutionalism [An Introduction to the Foundations of Public Law]. Majles va Rahbord, (56), 145-186. (In persian)
Shklar, J. N. (1989). ONE. The Liberalism of Fear. In Liberalism and the moral life (pp. 21-38). Harvard University Press.
Solum, L. B. (2023). Outcome Reasons and Process Reasons in Normative Constitutional Theory. University of Pennsylvania Law Review (forthcoming 2024) (172). 913-988.
Sturm, D. (1969). Constitutionalism: A Critical Appreciation and an Extension of the Political Theory of CH McIlwain. Minn. L. Rev., 54, 215.
Taghizadeh, Javad. (2007). The Issue of Constitutionalizing the Legal Order. Legal Studies, 6(11), 129-162. (In persian).
Vaezi, Seyyed Mojtaba. (2020). The Concept of Governance and Its Models. Journal of Comparative Law Studies, 4(1), 301-328. (In persian).
Vaezi, Seyyed Mojtaba. (2023). The Modern Constitution and Its Conceptual Requirements in a Comparative Approach. Journal of Comparative Law Studies, 7(1), 219-236. (In persian).
Waldron, J. (2016). Political political theory: essays on institutions. Harvard University Press.
Wellmer, A. (1999). Hannah Arendt on revolution. Revue internationale de philosophie, 207-222.
Wheeler, H. (1975). The foundations of constitutionalism. Loy. LAL Rev., 8, 507.
Whittington, K. E. (2002). An" Indispensable Feature"? Constitutionalism and Judicial Review. NYUJ Legis. & Pub. Pol'y, 6, 21-45.
Whittington, K. E. (2009), Constitutionalism. Oxford Handbook of Law and Politics. (211). 281-2